سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنهایی بهتر از همنشین بد است . همنشین درستکار، بهتر از تنهایی است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

شهیدم! محمد! برادر! منم

که در شهر خونین قدم می‌زنم

شهادت،‌ همان شد که می‌خواستی

تو در خون نخفتی، که برخاستی

ببین شهر، چون ماست آیینه‌وار

حماسی و زخمی ولی پایدار

از آن رنگ خون رنگ خون شسته‌اند

ولی، لاله‌ها، سرخ از آن رسته‌اند

رهایم مکن، در زمانی چنین

فنایم مکن در جهانی چنین

جهانی که حیوان بر او غالب است

جهانی که انسان در او غایب است

محمد! چرا وا نهادی مرا

شهیدم! چرا جا نهادی مرا

خدا در شکن این قفس‌وار تنگ

و یا صبر بخشا به من صبر سنگ

منم اینکه فریاد من بی‌صداست

که زیبا و خاموش چون جبه‌هاست

شهیدم! محمد! برادر! منم

چنین زخم آجین قدم می‌زنم

ببین چاک خورده است پیشانی‌ام

ببین زخم‌ها کرده زندانی‌ام

تو کوچیدی از خویش، راحت شدی

زیارت نمودی، زیارت شدی

ولی من در این جبهه ناپدید

به هر لحظه صد بار گردم شهید

 

سودابه مهیجی

خانم مهیجی را چندان نمی‌شناسم، اما از او اشعار بسیار زیبایی خوانده‌ام... و اما در مورد این شعر: از آن شعرهایی که محال است بدون اشک سروده شده باشد. تا دلت برای شهیدان تنگ نشود، تا به یاد غربت مادران چشم انتظار مفقودین اشک... و تا مثل بچه‌های راهیان نور دلتنگ غروب شلمچه و طلاییه، نباشی نمی‌توانی از زبان یک شهید مفقود‌الاثر این‌گونه بسرایی


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط ارسلان سلطانی 87/3/10:: 12:40 صبح     |     () نظر